این براهین البته برحسب وظیفه کلامی و علمی آن بزرگان اقامه شده اند و کارکرد درون دینی خود را دارند. اما با مراجعه به این برهانها آن چه بیش از هر چیز جلوه میکند، یک نقطه مشترک در این کلمات است که به تناوب در آنها تکرار میشود: فرزندان پیامبر از جمله به این دلیل سزاواری بیشتری برای به دست گرفتن زمام حکومت بر مسلمانان را دارند که بسیار بیش از دیگران برخوردار از صلاحیت های اخلاقی، عملی هستند؛ به گونهای که ایشان را ـ فارغ از این که بر اساس باور شیعی« پیشوای بر حق» بدانیم ـ میتوان انسانهایی والا و کامل دانست.
در مقابل، حاکمان جور و کسانی که ، به دلیل فقط فعل و انفعالات تاریخی، بر سر کار آمدند، چون از این ویژگیها برخوردار نبودند، برای زمامداری نیز سزاوار نبودند. اما سخن در این جاست که این « انسان والا بودن» علاوه بر شایستگی که برای حکومت کردن ایجاد میکند، همچنین میتواند به کار «جامعه بشری» بیاید.
بشر میتواند حتی با نادیده گرفتن استناد وحیانی این بزرگان، به آنان به عنوان
« انسانهای خوب» بنگرد. و چنین است که پیام وجود اینان نه فقط برای هواداران هم کیش، بلکه برای انسان کلی است.
به همین دلیل است که بزرگمرد همیشه تاریخ،علی(ع)، به جز شیعیان، محبوبالقلوب همه انسانهای عارف و حق طلب است. این ویژگی، وجهی از حضور معصومان(ع) را به نمایش میگذارد که بیش از آن که دربند تاریخ ایشان باشد، به سیره آنان مربوط است. با چنین تفسیری است که میتوان تصویری روشنتر و بسامانتر از نسبت میان پیشوایان معصوم و انسان مدرن ارائه داد.
در سیره سیاسی امامان نیز شواهد بسیاری را میبینیم که بیانگر این خصیصه بوده است. رفتارهایی را در سیره ایشان میبینیم که ـ فراتر از اتوریتهای که به عنوان حاکم برای خود قائل بوده اند ـ ایشان را به مثابه یک الگو برای همه انسان های پاک نهاد معرفی میکند: بیعت، مشورت، برابری در محاکم، برابری در سهم خواهی از بیتالمال، عدالت و... اینها همه مواردی است که از هر حاکمی سر بزند، به معنای شایستگی او در امر حکومت است و ائمه هدی ـ به شهادت تاریخ ـ در حد و اندازه ای وافر از آن برخوردار بوده اند.
با در نظر گرفتن این ویژگی است که شیعیان و هواخواهان خاندان عصمت(ع)، گستره ای بسیار وسیع تر فراروی امام شناسی خود میبینند: مشاهده امامان در قلمروی فراتر از تاریخ فردی و نام پدر و مادر و محل تولد و شهادت و مدت امامت و نام حاکم ستمگر زمان.
زندگی و تاریخ امام دهم، حضرت هادی(ع)، به دلیل ویژگیهایی چون رسیدن به مقام امامت در سنین پایین، محدودیت و فشار سیاسی بسیار از سوی حاکمان جور زمان و نزدیکی ایشان به زمان غیبت و پایان دوره امامت ظاهری و... به گونه ای است که میتوان آن را بر اساس ویژگی پیشگفته سنجید.
امام ابوالحسن علیالنقی (ع) ملقب به « هادی»، دهمین پیشوای شیعیان در نیمه ذیحجه سال 212 هجری در اطراف مدینه در« صریا» تولد یافت. آن حضرت و فرزند گرامی ایشان، حضرت امام حسن (ع) به « عسکریین» شهرت یافتند؛ زیرا خلفای عباسی آنها را از سال 233 به سامرا ( عسکر) برده و تا آخر عمر در آنجا، آنها را تحت نظر قرار دادند. نقی، عالم، فقیه، امین و طیب از القاب دیگر ایشان است و کنیه اش ابوالحسن. پدر بزرگوارش امام جواد (ع) و مادرش بانوی گرامی، سمانه، است.
مناقبی که تاریخ برای ایشان ذکر کرده است را میتوان به سه گروه مشخص تقسیم کرد: قسمتی از آنها مبنی بر شخصیت ایشان به لحاظ اخلاقی، بخشی دیگر ناشی از ابعاد علمی آن حضرت و بخشی نیز نتیجه کراماتی است که از آن بزرگوار صادر شده است. این فضایل را از جمله میتوان در نگاشته ابن صباغ مالکی در کتابی موسوم به« فصول المهمه» و نیز «مناقب» ابن شهر آشوب یافت.
به ویژه ابن صباغ که خطوط واضحی از سیمای فضایل و ویژگی های اخلاقی امام هادی (ع) را به عنوان منادی حقایق راستین نبوی و علوی در عصر متوکل عباسی را ترسیم می کند گوشه ای دیگر از دانش امام هادی (ع) در تاریخ خطیب بغدادی تجلی دارد.
در این اثر به ویژه به نامه آن حضرت در رد اعتقاد به تفویض و جبر و اثبات عدل و حد مابین جبر و تفویض، نقل شده است. این منقبت علمی از فرازهای شگفت آور دوره امامت امام هادی محسوب می شود و بسیار مورد توجه است .امام (ع) در این نامه، نظریه پیروان هر دو عقیده را با شیوه منطقی خود مردود اعلام کرده است.
از جمله میراث های ارجمند امام هادی (ع) اصحاب فراوانی است که بسیاری از آنها مایه مباهات شیعه است که حضرت عبدالعظیم حسنی (مدفون در شهرری) از جمله آنهاست. حسنی در شمار راویان بزرگ است و حضرت هادی(ع) او را بسیار محترم میشمردند.
خاندان پیامبر هم مردان انقلابی و دلیری بوده اند و هم مردان نیایش و نجوا، و این دو نوع رفتار ـ بسته به اقتضائات تاریخی و مصالح زمان ـ از ایشان سر میزده است. در این میان دهمین پیشوا میراث دار فضایلی است که خود را گاه در این و گاه در آن نشان داده است؛ امام هادی(ع) از یک سو دست در دریای بیکران حماسه های علوی و حسینی دارد و از سوی دیگر چشم به سنت سجادی و کاظمی.